تبلیغات
تبلیغات :
چرا زمینه فرش دستبافت تبلیغ نمی شود یا بسیار اندک است ؟
چرا امروزه مردم از فرش دستبافت استقبال نمیکنند ؟ایا به دلیل عدم شناخت فرش دستبافت است یا عدم اقبال عمومی
در اهمیت و نقش بی بدیل «تبلیغات» برای معرفی و شناساندن کالا و خدمات به مشتریان و مخاطبان تردیدی نیست و امروزه این باوری عمومی است که برای عرضهای موفق نمیتوان تبلیغ را نادیده گرفت. هرچند که امروز و هنوز هم بسیاری از نهادها و سازمانها –به ویژه در بخش دولتی- با وجود باور پیش گفته، در ورطه عمل لنگ می زنند و در چنبره مشکلات مالی و بودجههای ناچیز نمیتوانند آن چنان که باید و شاید از تبلیغات بهره ببرند، شاید اندکی تبلیغات در صادرات فرش ببینیم اما در داخل کشور چکار کرده اند ؟چطور فرشهای ماشینی با ان کیفیت مدام در تلویزیون داخلی و تیزر ها وبیلبوردها و.....نمایشگاه های داخلی تبلیغ می شود اما یک تبلیغ کوتاه و کوچک از فرش دستبافت ایرانی خودمان نیست ؟چند درصد فیلم و مستند فرش دستبافت برای معرفی به مردم داخل و خالرج ساخته شده است ؟؟؟؟؟
جای بسی تامل دارد فرشی که روزی از آن به عنوان پرچم دار ایران دردنیا حرفی برای گفتن داشت امروز اینقدر مظلوم و تنها بماند .........
تبلیغات فرش دستباف هست ؟یا بهتر است بگویم نیست !
فرش دستباف ایران هم به عنوان یکی از اقلام مهم صادرات غیرنفتی ایران که مایه ارتزاق بخشی از جامعه است و اشتغالزایی و ارزآوری را همراه هم دارد، در سالیان گذشته کم و بیش از گونههای متنوع تبلیغات برای شناساندن خویش بهره برده است و هرچند این تبلیغات ویژه و درخور توجه نبودهاند اما به هر روی چه در صداوسیمای داخلی، چه در شبکههای ماهوارهای و چه بر صفحات کاغذین نشریات و یا در قالب نمایشگاههای داخلی و برونمرزی از این ابزارهای مرسوم تبلیغاتی، سودی کمی جسته و بخت خود را اندکی آزموده است.
این کالای هنری با همه ارزشها و ویژگیهای خاص خود به عنوان نماد برجسته ایران، همچنان نیاز به آگاهیرسانی و تبلیغات دارد و برای ماندگاری و گسترش بازار -چه بازار داخلی و چه خارجی-، باید از همه ابزارهای تبلیغی بسته به میزان اثرگذاری آنها بهره بگیرد. این هوشمندی و تیزبینی و باور به اهمیت تبلیغات در پیشینیان ما در حوزه فرش دستباف تا بدانجا بوده است که رقمی قابل توجه را برای تبلیغ این کالا منظور داشته اند.
در بدوتاسیس شرکت سهامی فرش :
در مصوبه هیأت مدیره شرکت سهامی فرش ایران در ۱۳ تیرماه سال ۱۳۱۵ در ترسیم خط مشی شرکت، بخشی به مقوله تبلیغات اختصاص یافته و چنین مصوب کرده اند که:
((برای توسعه فروش قالی ایران در خارجه و همچنین برای تبلیغات رجحان قالی ایرانی بر قالیهای سایر ممالک، شرکت معتقد بتبلیغات مرتب و زیادی است. برای اجراء اینمنظور شرکت لازم میداند که تا میزان نصف از منافع حاصله را تا مدت ده سال بمصرف تبلیغات برساند و در صورتیکه منافعی نباشد سالیانه در حدود یکصد هزار تومان صرف پروپاگاند خواهد نمود و مبلغ مزبور در سالهائیکه منافعی عاید شود از محل منافع مستهلک خواهد نمود.”))
یاداور می شوم :
باورمندی به اهمیت تبلیغات در این سطور که نزدیک به هشتاد وهشت سال از نگارش آن میگذرد مشهود است. آشنایی به لزوم گستردگی و تکرار در پیامهای تبلیغاتی در این سطور آشکار است آن چنان که بر «تبلیغات مرتب و زیاد» تأکید می کند. هیأت مدیره شرکت آگاه بودهاند که تبلیغ، فرایندی یک بعدی نیست و نه تنها باید کالای خود را معرفی کنی که رجحان و برتری آن بر دیگران را نیز باید در نظر آورد.
مهمتر آنکه در گام نخست برای مدت ۱۰ سال نیمی از منافع شرکت را به تبلیغات اختصاص میدهند و بالاتر آنکه حتی چنان تدبیر میکنند که اگر سودی هم نصیب شرکت نشد، هر سال حدود یکصد هزار تومان -که بی گمان در هشت دهه گذشته رقمی بسیار قابل توجه بوده است- به این امر اختصاص یابد.
امروز در سال 1403 آیا پایبند به این اصول هستیم ؟ادامه دارد ......